نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - تلخ و شیرین
نوید شاهد – خاطرات دوران اسارت آزاده سرافراز احمد ذیفهم، پر از درسهای گوناگون برای اهل عبرت است؛ از نحوه گرداندن اسرا در شهر بغداد تا کتک خوردن و ... موضوعاتی که مرور آنها در پرسش و پاسخ با این آزاده ایثارگر که از دوم مهر ماه 1359بیش از 8 سال در زندانهای رژیم بعثی بوده و جزو اولین آزادگان کشورمان است، در این روزها که کشورمان درگیر جنگ تمام عیار دیگری از نوع فرهنگی و اقتصادی است، خالی از لطف نیست و باردیگر به ما یادآوری می کند که : "والعاقبه للمتقین"
کد خبر: ۴۹۱۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹

نوید شاهد - اینفوگرافیک مکتب عباس (ع)، اطلاع نگاری آماری جانبازان سرافراز، شهدای جانباز، بانوان جانباز و علمداران عاشورایی؛ جانبازان قطع دو دست، منتشر شد.
کد خبر: ۴۸۵۵۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۱۴

سید حسن منتظرین؛
کتاب شعر « تلخ و شیرین از اسارت» سروده سید حسن منتظرین است و مجموعه خاطراتی کوتاه از اسارت آزادگان در زندان‌های مخوف عراق را در بر می‌گیرد.
کد خبر: ۴۵۴۶۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۹

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
من در پایین سنگر خود سنگر دیگری برای نماز خواندن کنده بودم. اندازه اش طوری بود که اگر می نشستی.ترکش به سرت اصابت نمی کرد، تیربارچی ای داشتم که نیروی شجاع و خوبی بود. او گفت ؛ برادر امینی، اجازه می دهی در سنگر نماز بخوانیم؟ گفتم : بفرما ، رفت نماز خواند.تشهدش تمام نشده بود که یک خمپاره آمد و درست کنار او به زمین خورد و شهید شد.
کد خبر: ۴۰۱۲۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۲۶

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
در آسمان نور عجیبی ایجاد شد. متوجه شدیم که این موشک های زمین به زمین است که به دزفول می خورد. یادم هست که بر اثر همان واقعه، دزفول حدود 600 شهید داد.
کد خبر: ۴۰۰۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۱۰

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
نیروی اطلاعات عملیات، یعنی از همه چیز خود گذشتن ، آن ها از نیروهای دیگر جلوتر بودند، به این معنا که در ایثار و شهادت پیشتاز بقیه بودند.
کد خبر: ۴۰۰۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۹

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
من در عملیات آزادسازی مهران در سال 65 شرکت کرده بودم. آن زمان من بسیجی بودم. صبح روز عملیات ، یک خمپاره 60 کنار من افتاد و از ناحیه پا آسیب دیدم. شریان پای من قطع شده بود و خون زیادی از من می رفت
کد خبر: ۳۹۹۶۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۲۴

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
به خاطر سن کم و جثه ضعیف ، مرا به جبهه اعزام نمی کردند.این موضوع ادامه داشت تا سال 61 که من بعنوان نیروی ویژه بسیج، فعالیتم را در سپاه آغاز کردم .
کد خبر: ۳۹۸۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۴

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
در کربلای 5 به خاطر شرایطی که موجود بود و امکان برپایی دکل نبود.به فرمانده پیشنهاد دادم که شبانه کیسه گونی را روی نخل ها ببرم.
کد خبر: ۳۹۸۰۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۳۰

خاطرات جانبازان در کتاب تلخ و شیرین/ به قلم «علی اصغر مقسمی»
از این جهاد، هدیه خداوند را دریافت کردم/حضورم در مناطق عملیاتی باب فضیلت بود و افتخار می کنم که در پیروزی از سنت نبوی وارد عرصه جهاد شدم
کد خبر: ۳۹۷۷۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۲۴